، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 23 روز سن داره

سیدمحمدحسین... عزیز دل مامان و بابا

عزیز دلم ده ماه از زندگیش رو پشت سر گذاشت

پسر گلم دیروز به سلامتی 10 ماهه شدی... انشالله 110 ساله بشی عسلکم... حالا دیگه خودت میتونی هرقدر که دلت خواست سرپا بایستی؛ همین دیروز تونستی بدون کمک دو قدم هم راه بری ، البته حواست نبود، چون یه کمی ترسو هستی و همینکه حواست بیاد سر جاش، از ترس اینکه نکنه بیفتی، یهو میشینی جون دوست مامان! چند روزیه یاد گرفتی نوک زبون کوچولوت رو از گوشه لبت میاری بیرون! خیلی بامزه میشی، اما من و بابا برای اینکه واست عادت نشه، محل نمیذاریم که ترک کنی! دیگه اینکه عاشق برس هستی و هر جا یه برس گیر بیاری میای می افتی به جون موهای من! از علاقه به کتاب هم که هر چی بگم کم گفتم، دراوج گریه و بیقراری هم که باشی، همینکه میگم بریم کتاب بخونیم، میری یکی از ...
22 دی 1392

چیزی به ده ماهه شدنت نمونده!

خدا رو هزاران بار شکر میکنم که برگ گلی مثل تو بهم داده... خدا رو شکر میکنم که سلامتی بهت داده و میتونم قد کشیدنتو ببینم...  خدایا شکرت شکرت شکرت! دو هفته ای هست که امتحان بچه ها شروع شده و من توی این مدت یکی دو بار بیشتر سر کار نرفتم و اونم فقط برای مراقبت.... به خاطر همین همش پیش خودمی و میتونم بیشتر بهت برسم؛ تو هم بیشتر از قبل آرامش داری و سر حال تری! خدا کنه زودتر تابستون از راه برسه! یه کم از خرابکاریهای حضرت عالی بگم خالی از عریضه نیست؛ چند روز پیش پدربزرگ علی و آرمین فوت شدن، خدا رحمتشون کنه، ما هم رفتیم خونشون، موقع ناهار تو یه چشم به هم زدن ظرف غذای منو وارونه کردی، کلی خجالت کشیدم.... بعدشم قندون رو به زور کشیدی و ...
15 دی 1392
1